جدول جو
جدول جو

معنی شب ساختن - جستجوی لغت در جدول جو

شب ساختن
شب کردن
تصویری از شب ساختن
تصویر شب ساختن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

چیزی را بشکل گلوله های کوچک در آوردن، دارویی را بصورت حب در آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب تاختن
تصویر آب تاختن
ادرار یا شاش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در ساختن
تصویر در ساختن
آماده کردن مهیا کردن، یا در ساختن تنگ خانه در کنج اطاق جای گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رو ساختن
تصویر رو ساختن
شرمنده شدن و خجالت کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب تاختن
تصویر آب تاختن
شاش کردن، ادرار کردن، پیشاب ریختن
آب افکندن، آب انداختن، برای مثال ز قلب آن چنان سوی دشمن بتاخت / که از هیبتش شیر نر آب تاخت (رودکی - ۵۴۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پر ساختن
تصویر پر ساختن
پر کردن، انباشتن، چیزی را در ظرفی ریختن یا جا دادن که تمام آن را فرا گیرد، آکندن، آگندن، آکنیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گچ ساختن
تصویر گچ ساختن
تهیه کردن گچ جهت ساختمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نو ساختن
تصویر نو ساختن
تازه بنا کردن، تعمیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب تاختن
تصویر آب تاختن
((تَ))
ادرار کردن، شاشیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آب باختن
تصویر آب باختن
((تَ))
از دست دادن شکوه و هیبت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از در ساختن
تصویر در ساختن
((دَ. تَ))
سازگار شدن، سازگاری
فرهنگ فارسی معین